این رسانه ارتباطی نوین کمکم با جاذبههای بصری و مجازی گوی سبقت را از بقیه ابزارهای ارتباطی و سرگرمی ربود و تبدیل به پاتوقی شد برای جوانان و نوجوانان ایرانی که در عطش سرگرمی و اوقات فراغت بهسر میبردند، اما همه داستان این نبود. با راهاندازی سایتهای گوناگون، وبلاگها، تالارهای گفتوگو و شبکههای مجازی دیگر سرگرمی و لذت برای جوانان ایرانی بدون محدودیت فراهم شد و در این میان پس از موادمخدر و سایر انحرافات حالا دغدغه خانوادههای ناآگاه یا کماطلاع از فضای مجازی بروز مشکلات روانی و رفتاری بهواسطه کار با اینترنت است. با دکتر علی گرانمایهپور، استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در خصوص فرصتها و چالشهای خانوادهها با جوانان و نوجوانان در عصر اینترنت گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
- بهنظر شما خانواده ایرانی در مواجهه با اینترنت الان در چه وضعیتی است؟
طبق آخرین آمار هماکنون جمعیت کاربران اینترنت در ایران از مرز 30میلیون در حال گذر است و این به معنی اینترنتی شدن بیشتر ایرانیان است. البته ماهیت استفاده و فراگیر شدن اینترنت در میان ایرانیان میتواند یکی از شاخصهای توسعهیافتگی فرض شود اما بروز مشکلاتی همچون سرقتهای اینترنتی، سایتها و وبلاگهای غیراخلاقی و بروز مشکلات اخلاقی و رفتاری در میان جوانان ازجمله اعتیاد به اینترنت سبب شده دغدغه دیگری به فضای خانواده ایرانی اضافه شده است. خانوادههای ایرانی به هر دلیل فرصت استفاده از اینترنت را در منزل و بعضا در خارج برای جوانان خود فراهم کردهاند، اما نکته اساسی عدم آگاهی خانوادهها از تأثیر مثبت یا منفی این فضاست. مسلما به هر میزان خانوادهها از سطح آگاهی مناسبتری برخوردار باشند آسیبپذیری فرزندان هم کمتر است.
- بهنظر شما در شرایط فعلی کدام نهاد میتواند بهعنوان متولی برای آموزش خانوادهها و جوانان پیشقدم باشد؟
تجربه مواجهه یا مقابله با تأثیرات ماهواره و سایر رسانههای ارتباطی نوین ثابت کرده که در بحث برخورد سلبی با مخاطبان اکثر نهادها بنا به دلایلی گاهی پیشگامند اما در بحث آموزش و پیشگیری و پاسخگویی در برابر افکار عمومی متأسفانه هریک از نهادهای مسئول مشکلات را به یکدیگر نسبت میدهند. در این میان تجربه دیگر کشورهای درگیر با اینترنت و فضای مجازی ثابت کرده که نهاد آموزش و پرورش و سایر نهادهای فرهنگی و اجتماعی اگر برای این روند برنامهریزی کنند در بلندمدت نتیجه بهتری حاصل میشود. دولت چین در سال 2000 میلادی با تصویب قانونی، نظام آموزش و پرورش این کشور را موظف کرد که آموزش مهارتهای مربوط به اینترنت از دوره دبستان بهعنوان یکی از مواد درسی اجباری شود.
- برای مواجهه با اثرات منفی اینترنت بر خانواده ایرانی بهنظر شما نقش خانواده و نظام آموزشی بهطور همزمان باید به اجرا درآید یا یکی بر دیگری اولویت دارد؟
تجربه کشور چین نشان داد از سال2000 تا 2008 حدود 7میلیون دانشآموز به اینترنت اعتیاد پیدا کردند و آموزش و پرورش این کشور مجبور شد مراکز ترک اعتیاد و بازپروری جوانان بیمار اینترنت را راهاندازی کند. پس تجربه ثابت کرد اشاعه اینترنت بدون آگاهی و آموزش میتواند عواقب ناگواری برای خانواده و جوانان دربرداشته باشد. چنانچه در کشورمان برای آموزش و تعلیم و تربیت جوانان برنامهریزی هماهنگ وجود نداشته باشد نتیجه و آثار منفی اینترنت بیشتر از فواید آن خواهد بود.
- چرا جامعه ایرانی در دهههای اخیر در مواجهه با رسانههایی همچون ماهواره و اینترنت اینقدر دچار چالش شده و همیشه به جای برنامهریزی به سمت مقابله حرکت میکند؟
متأسفانه آنچه در خصوص ماهواره و اینترنت در دهه40 تا 90 شمسی در ایران شاهدیم تکرار تاریخ است و بخشی از دوره گذار جامعه ایرانی از یک عصر رسانهای به عصر دیگر است زیرا در عصر رادیو و بعد در عصر تلویزیون نیز ابتدا گوش کردن به رادیو و بعدها دیدن تلویزیون به واسطه شکلگیری باورهای بعضا غلط برای دختران و پسران دهه 30 تا40 همیشه با مقاومت خانوادهها روبهرو بوده است.
من معتقدم اگر درباره فرصتها و تهدیدهای اینترنت در خانواده ایرانی صحبت میشود نباید بهانه به دست کسانی داد که بهدنبال محدود کردن هستند بلکه باید راهحلهایی اجرایی و شیوههای اشاعه سالم آن را بر اساس تجربه سایر کشورها نیز ارائه کرد. تجربه نشان داده جامعه ما از گذشته تا به حال در مواجهه با تکنولوژیهای نوین ارتباطی ابتدا با رویکرد مقاومت و محدودیت برخورد کرده و بعد پس از همهگیر شدن، شرایط برای استفاده فراهم شده، اما آنچه آثارش بر خانواده و جامعه ایرانی باقیمانده خاطرات تلخ مخاطبان این وسایل ارتباطی بوده است.
- نظر شما درباره آینده اینگونه وسایل ارتباطی که احتمالا در آینده در امتداد ماهواره، اینترنت و سایر رسانهها بر جامعه ایرانی تأثیر میگذارد چیست؟
هم اکنون آمارها نشان میدهد که مخاطبان برخی از شبکههای اجتماعی از مرز 800میلیون گذشته و در کنار این فضاهای مجازی آمار وبلاگها و تالارهای گفتوگو نیز بیانگر این واقعیت است که جوانان جامعه ایرانی فضای مجازی را جایگزین خوبی برای تفریح و اوقات فراغت انتخاب کردهاند و خانوادهها نیز همچنان سردرگم و نگران تغییر رفتار جوانان و نوجوانان خود هستند.
ازسوی دیگر ظهور وسایل ارتباطی چندرسانهای و نسل سوم و چهارم گوشیهای تلفن همراه که امکان استفاده از قابلیتهای فضای مجازی را به صورت خصوصیتر در اختیار جوانان قرارداده این نگرانی را سبب شده که دیگر کنترل خانواده در این شرایط، ضعیف یا غیرممکن است. پس، از هم اکنون سازمانهای متولی و در کنار آنها خانوادهها باید به فکر یافتن راهکارهایی اقناعی و آموزشی به جای راهکارهای سلبی برای جوانان باشند.